حسین ستود چون گاندی

اهل شرش چون خواندی؟

هر دو داشتند عشق سلم

هیچ  نبودند ضد نظم

و آنکه خواهد زن چو مرد

از جهل آرد دل به درد

فهم توده است تا چنین

پس مدارا را رو گزین

دموکراسی است مدعا

ز عقل سلیم هم جدا

حقوق گویی بشر راست

لیکن از آن ضرر هاست

هم به باختر ،  هم خاور

به هر دو باش بی باور

هم لج مکن با فقیه

گر نباشی بس سفیه