آدم آموخت چونکه نام
جانشینیش شد تمام
این زمین و ما فیها
خدا دادست بنده را
بنا شده این زمین
بر سماوات همچنین
سجده کنند ملک ها
کرده گردان فلک ها
اما شیطان در میان
از کبر نداد تن بدان
رانده بشد از آن در
پس حیله زد از هر سر
این آتش بس سرکش
برکین ببست پس کمر
بازش بداد رب رخصت
بکار گیرد هر خدعت
لیکن فرمود یزدانش
نتوان فریفت هر آنش
به من دارد تا باور
با من شده هم یاور
با تو کند چون ستیز
زو نیابی دست بچیز
بازی آموخت هم رمرش
بنده اش شود همرزمش
گرچه خورد گه شکست
راه رجوع رب نبست
باز راه یابد تا بهشت 
با تقدیر خود نوشت
این کجایش اکراهست
قایل بدان گمراهست